نویسنده های کوچولو

به یاد دوران بچگی

نویسنده های کوچولو

به یاد دوران بچگی

نه از آشنایان وفا دیده ام نه در باده نوشان صفا دیده ام ...
ز نامردمی ها نرنجد دلم  که از چشم خود هم خطا دیده ام

به خاکستر دل نگیرد شرار من از برق چشمی بلا دیده ام
وفای تو را نازم ای اشک غم که در دیده عمری تو را دیده ام
دگر مسجدم خانه توبه نیست که در اشک زاهد ریا دیده ام ...
نه سودای نام و نه پروای ننگ از این خرقه پوشان چها دیده ام
طبیبا! مکن منعم از جام می که درد درون را دوا دیده ام ....
حریم خدا شد چه شبها دلم، که خود را زعالم جدا دیده ام ....
از آن رو نریزد سرشکم زچشم که در قطره هایش خدا دیده ام
برو صاف شو تا خدا بین شوی ببین من خدا را کجا دیده ام .... !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد